چیزهایی که فقط در دل بحران یاد می‌گیری

بعضی عکس‌ها را نمی‌شود گرفت.
بعضی لحظه‌ها، فقط باید نگاه کنی.
و بعضی جاها، اگر دوربینت را بالا ببری، شاید چیزی درون خودت برای همیشه ترک بخورد.

این‌ها را از کتاب نخوانده‌ام. از آن‌ روزی یادم هست که رفتم میان آتش‌سوزی یک خانه‌ی قدیمی، با بوی چوب سوخته، جیغ یک مادر و نگاه مبهوت بچه‌ای که نمی‌دانست چرا عروسکش آن‌طور در آتش بالا می‌رود.
عکس گرفتم. ولی تا مدت‌ها به آن عکس نگاه نکردم.

دوربین، همه‌چیز را نمی‌فهمد

شاید خنده‌دار باشد، ولی دوربین نمی‌فهمد آن‌جا چه گذشته.
تو باید بفهمی. و تصمیم بگیری که چه را ثبت کنی، و چه را نه.
یاد گرفتم گاهی سکوت کردن مهم‌تر از گرفتن یک شات است.
و گاهی فقط یک قاب تار و لرزان، از میان شیشه‌ی بخارگرفته‌ی آمبولانس، می‌تواند بگوید همه‌چیز در حال فروپاشی‌ست.

نه قهرمانم، نه بی‌طرف

وقتی میان بحران هستی، نمی‌توانی ژست بی‌طرفی بگیری.
تو آن‌جایی چون چیزی در تو نگران است. چون یک صدا درونت گفته "برو، ببین، ثبت کن".
ولی این ثبت کردن باید با احترام باشد. با درک.
تو مسئول روایتی هستی که ممکن است تنها سند باشد.

آدم‌ها سوژه نیستند

آدم‌هایی که وسط بحرانند، سوژه نیستند.
آدم‌اند. با ترس، خشم، امید، شرم.
نزدیک‌شدن به آن‌ها، اجازه گرفتن، گاهی فقط سکوت کردن کنارشان... این‌هاست که مهم است.
گاهی یک اشاره‌ی چشم کافی‌ست برای اینکه بفهمی: "باشه، عکاس، بگیر... ولی خوب بگیر."

همه‌چیز در ثانیه می‌گذرد

نه وقت تعویض لنز داری، نه تنظیم نور.
باید دوربینی در دستت باشد که بشناسدش مثل دست راستت.
نه درگیر عدد ISO باشی، نه دنبال کادر طلایی.
همه‌چیز به حس تو برمی‌گردد. چشم و دل و دستت باید یکی شود. سریع، بی‌صدا، دقیق.

بعد از بحران، تازه بحران شروع می‌شود

وقتی برگشتی، وقتی کارت حافظه را گذاشتی در لپ‌تاپ، تازه همه‌چیز واقعی می‌شود.
عکس‌ها را که ببینی، بوی دود می‌آید. صدای فریاد توی گوشت می‌پیچد.
با خودت کلنجار می‌روی که این یکی را منتشر کنم؟ آن یکی را نه؟
و بعضی شب‌ها با کابوس یک عکس بیدار می‌شوی.
عکاسی بحران، گاهی بیشتر از هر چیز، زخمی‌ست که یاد می‌دهد.

این متن را نوشتم نه برای آموزش، بلکه برای آن‌هایی که دلشان می‌خواهد بدانند آن‌طرفِ قاب چه خبر است.
اگر فقط دنبال "نکات" هستید، شاید این متن زیادی صادق باشد.
اما اگر می‌خواهید روزی در دل بحران بروید و عکس بگیرید...
یادتان باشد:
تو قبل از اینکه عکاس باشی، انسانی. و هیچ عکسی ارزش گم‌کردن این را ندارد.